برای شناخت کسی که عواطفش را نشان نمیدهد، این ۱۲ توصیه را بخوان
برقراری ارتباط با افرادی که احساسات خود را پنهان میکنند، میتواند چالشبرانگیز باشد. به نظر میرسد یک دیوار نامرئی بین شما وجود دارد که مانع از درک عمیقتر آنها میشود. با این حال، غیرممکن نیست. با صبر، درک و تلاش آگاهانه، میتوان پلی ساخت و به دنیای درونی این افراد راه یافت. در این مقاله، 12 نکته کلیدی برای برقراری ارتباط موثر با افرادی که تمایل به پنهان کردن احساسات خود دارند را بررسی خواهیم کرد:
- ✅
صبر داشته باشید:
تغییر رفتار یک فرآیند زمانبر است. انتظار نداشته باشید فرد مورد نظر به سرعت و به راحتی در مورد احساسات خود با شما صحبت کند. - ✅
فضایی امن و بدون قضاوت ایجاد کنید:
فرد باید احساس کند که میتواند بدون ترس از قضاوت، تمسخر یا سرزنش، با شما صحبت کند. - ✅
به زبان بدن و نشانههای غیرکلامی توجه کنید:
ممکن است فرد به طور مستقیم احساسات خود را بیان نکند، اما زبان بدن او میتواند سرنخهای مهمی در اختیار شما قرار دهد. - ✅
سوالات باز بپرسید:
به جای سوالات بله/خیر، سوالاتی بپرسید که فرد را تشویق به تفکر و بیان احساسات خود کند.

- ✅
به صحبتهای آنها با دقت گوش دهید:
فعالانه گوش دهید و سعی کنید واقعاً درک کنید که آنها چه چیزی میخواهند بگویند. - ✅
همدلی نشان دهید:
سعی کنید خود را جای آنها بگذارید و احساساتشان را درک کنید.
- ✅
از قضاوت کردن بپرهیزید:
به جای اینکه فکر کنید چرا آنها اینگونه رفتار میکنند، سعی کنید درک کنید چه چیزی باعث این رفتار شده است. - ✅
اعتماد ایجاد کنید:
اعتماد سنگ بنای هر رابطهای است. با صداقت، قابل اعتماد بودن و حفظ حریم خصوصی آنها، اعتمادشان را جلب کنید. - ✅
فشار نیاورید:
اجبار کردن فرد به صحبت در مورد احساساتش میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. بگذارید آنها با سرعت خودشان پیش بروند. - ✅
مثال بزنید:
خودتان در مورد احساساتتان با آنها صحبت کنید. این کار میتواند به آنها نشان دهد که بیان احساسات اشکالی ندارد. - ✅
انتظارات واقعبینانه داشته باشید:
هرگز نمیتوانید یک نفر را مجبور به تغییر کنید. بپذیرید که ممکن است آنها همیشه در مورد احساسات خود راحت نباشند. - ✅
به مرزهای آنها احترام بگذارید:
اگر فرد نمیخواهد در مورد موضوع خاصی صحبت کند، اصرار نکنید.
مهمترین چیز این است که با صبر، درک و احترام با فرد مورد نظر برخورد کنید. با ایجاد یک ارتباط با صداقت و صمیمی، میتوانید به آنها کمک کنید تا احساسات خود را راحتتر بیان کنند.
آیا میتوان با فردی که عواطف خود را پنهان میکند، ارتباط برقرار کرد؟
آیا برقراری ارتباط با یک “نقابدار” امکانپذیر است؟
ارتباط با افرادی که احساسات خود را پنهان میکنند، میتواند چالشبرانگیز باشد. احساس میکنید با یک دیوار روبرو هستید، نمیدانید چه در سرشان میگذرد و این امر برقراری یک ارتباط عمیق و معنادار را دشوار میکند. اما آیا این به معنای غیرممکن بودن ارتباط است؟ خوشبختانه، پاسخ منفی است. با درک عمیقتر، صبر و به کارگیری استراتژیهای مناسب، میتوانید پلهایی به سوی قلب این افراد بنا کنید. آمادهاید تا سفری به دنیای پیچیده احساسات پنهان آغاز کنیم؟ با ما همراه باشید!
1. دلیل پنهانکاری را درک کنید.
2. فضایی امن و بدون قضاوت ایجاد کنید.
برای اینکه فرد احساس راحتی کند و بتواند کمکم احساسات خود را با شما در میان بگذارد، باید فضایی امن و بدون قضاوت ایجاد کنید. به او نشان دهید که به حرفهایش گوش میدهید، به احساساتش احترام میگذارید و او را همانطور که هست میپذیرید. از سرزنش کردن، نصیحت کردن یا قضاوت کردن او خودداری کنید.
3. صبور باشید.
شکستن دیوارهای عاطفی زمان میبرد. انتظار نداشته باشید که فرد یکشبه تغییر کند و تمام احساسات خود را با شما در میان بگذارد. صبور باشید و به او زمان بدهید تا به شما اعتماد کند. پیشرفتهای کوچک را جشن بگیرید و از ناامیدی دوری کنید.
4. خودتان آسیبپذیر باشید.
آسیبپذیری، آسیبپذیری میآورد. وقتی شما خودتان با صداقت درباره احساسات خود صحبت میکنید، طرف مقابل نیز احساس امنیت بیشتری میکند تا او هم در مورد احساساتش با شما صحبت کند. البته مراقب باشید که بیش از حد اشتراکگذاری نکنید و تعادل را حفظ کنید.
5. زبان بدن را جدی بگیرید.
افرادی که عواطف خود را پنهان میکنند، ممکن است در بیان کلامی احساساتشان مشکل داشته باشند، اما زبان بدنشان اغلب چیزهای زیادی را فاش میکند. به حالات چهره، حرکات دست و پا، لحن صدا و تماس چشمی او توجه کنید. این نشانهها میتوانند سرنخهایی از احساسات واقعی او به شما بدهند.
6. سوالات باز بپرسید.
به جای پرسیدن سوالات بسته که پاسخ آنها با “بله” یا “نه” امکانپذیر است، سوالات باز بپرسید که او را تشویق به صحبت کردن کند. مثلا به جای اینکه بپرسید “آیا حالت خوب است؟”، بپرسید “امروز چطور بودی؟”.
7. همدلی کنید.
تلاش کنید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و دنیا را از دیدگاه او ببینید. احساساتش را درک کنید، حتی اگر با آنها موافق نیستید. به او نشان دهید که در کنارش هستید و از او حمایت میکنید.
8. گوش شنوا باشید.
گاهی اوقات، تنها چیزی که یک فرد نیاز دارد، یک گوش شنواست. بدون اینکه حرفش را قطع کنید، نصیحت کنید یا قضاوت کنید، به حرفهایش گوش دهید. به او نشان دهید که به حرفهایش اهمیت میدهید و درکش میکنید.
9. از زبان “من” استفاده کنید.
وقتی میخواهید احساسات خود را بیان کنید، از زبان “من” استفاده کنید. به جای اینکه بگویید “تو من را عصبانی میکنی”، بگویید “وقتی این کار را میکنی، من احساس عصبانیت میکنم”. این کار به او کمک میکند تا احساس نکند که مورد حمله قرار گرفته است و راحتتر به حرفهای شما گوش میدهد.
10. مرزهای خود را مشخص کنید.
11. به دنبال کمک حرفهای باشید.
اگر احساس میکنید که نمیتوانید به تنهایی با این موضوع کنار بیایید، از یک متخصص کمک بگیرید. یک روانشناس یا مشاور میتواند به شما و فرد مقابل کمک کند تا مشکلات ارتباطی خود را حل کنید و رابطه سالمتری ایجاد کنید.
12. به خودتان احترام بگذارید.
مهمترین نکته این است که به خودتان احترام بگذارید. اگر احساس میکنید که تلاشهای شما نتیجهای ندارد و رابطه به شما آسیب میرساند، اشکالی ندارد که از آن خارج شوید. شما شایسته یک رابطه سالم و شاد هستید. 







صحبت کردن با کسانی که احساساتشان را بروز نمی دهند مثل حل کردن یک پازل پیچیده است. خودم چند سال پیش با همکاری روبرو شدم که همیشه اخمو و جدی بود و هیچ وقت نمی شد فهمید از کار من راضی است یا نه. بعد از مدتی فهمیدم باید کمتر حرف بزنم و بیشتر کارهای عملی نشان دهم.
برخلاف تصور عامه، کم حرف زدن لزوما به معنای کم احساس بودن نیست. گاهی سکوت سنگین تر از هر کلامی حرف می زند. در مواجهه با این افراد باید به دنبال نشانه های ظریف مثل تغییر در عادات روزانه یا نوع نگاهشان بود. مثلا همان همکار من وقتی از کاری خوشش می آمد انگشتانش را روی میز ضرب می گرفت.
نکته قابل توجه این است که این افراد ممکن است در موقعیت های غیررسمی راحت تر باشند. یک بار همان همکار را به یک پیاده روی بعد از کار دعوت کردم و آنجا برای اولین بار درباره خانواده اش صحبت کرد. فضاهای غیررسمی گاهی بهتر از هر گفتگوی رسمی یخ ها را آب می کند.
فشار آوردن نتیجه معکوس دارد. باید اجازه داد این افراد با سرعت خودشان پیش بروند. یادم می آید یک بار آن همکار را به شام در یک جمع شلوغ دعوت کردم که کاملا اشتباه بود و باعث شد بیشتر در خودش برود. بعد از آن فهمیدم باید برنامه ها را دونفره ترتیب دهم.
در مواجهه با چنین افرادی مهم است که ما همیشه قابل پیش بینی باشیم. ثبات رفتار کمک می کند آنها احساس امنیت کنند. برای من جالب بود وقتی دیدم همان همکار بعد از چند ماه شروع کرد به پرسیدن نظر من درباره کارها، چون می دانست با چه کسی طرف است.
در این مسیر نباید انتظار معجزه داشت. ممکن است ماه ها بگذرد و پیشرفت کمی دیده شود. اما وقتی همان همکار بعد از یک سال ناگهان درباره مشکلی که در خانواده داشت با من صحبت کرد، فهمیدم تمام این مدت سکوت ارزش داشته است.
مطالب سایت شما در این زمینه واقعا راهگشاست و برخلاف بسیاری از سایت های دیگر، به جای توصیه های کلی، راهکارهای عملی ارائه می دهد. مطالبتان درباره رفتارهای غیرکلامی را هم دنبال کرده ام که بسیار دقیق و کاربردی بودند. این موضوع انگیزه ای شد تا دیگر مطالب سایت را هم مطالعه کنم.
وای این مطلب رو که خوندم یاد دوست پسرم افتادم! همیشه حس میکردم یه دیوار بینمونه، اصلا نمیدونستم از چی فکر میکنه یا چه احساسی داره 😕 یه بار گفتم “دوسم داری؟” فقط گفت “آره” همین! دیگه چیزی نگفت 😅
من خیلی وقتا تو ذهنم میگم شاید اصلا براش مهم نیستم… ولی بعد میبینم کارای کوچیک مثله آوردن یه شیرینی که دوست دارم رو انجام میده. این یعنی دوستم داره یا نه؟ 🤔 شما میگید آدما میتونن عاشق باشن ولی نتونن احساسش رو نشون بدن؟
کاش بیشتر توضیح بدین چطور میشه به یه آدم سرد و بی احساس نزدیک شد. من واقعا سعی میکنم ولی بعضی وقتا خسته میشم 😔 یه بار سه ساعت گریه کردم جلوش، فقط نشسته بود مثل یه مجسمه! بعدشم گفت “چی بگم نمیدونم” 😤
راستی یه سوال دیگه هم دارم! آدما که احساساتشون رو پنهان میکنن، خودشون از این وضعیت رنج میبرن یا اصلا براشون مهم نیست؟ 🤨 من همیشه فکر میکنم دوست پسرم خیلی تنهاست توی دنیای خودش… ولی نمیدونم چطور میتونم بهش کمک کنم 😟
ببخشید اینقد سوال پرسیدم ولی واقعا برام مهمه! ممنون میشم اگه یه مطلب هم درباره این بذارین که چطور بدونیم یه آدم سرد واقعا ما رو دوست داره یا نه. من بعضی وقتا کاملا گیج میشم 😵💫