زناشویی

حس بیگانگی با خود در دل صمیمیت‌های عاشقانه چگونه سر بر می‌آورد؟

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران بسیاری از ما وارد روابط عاشقانه می‌شویم به امید یافتن شادی، صمیمیت و پذیرش. اما گاهی اوقات، برعکس این اتفاق می‌افتد. احساس می‌کنیم نقشی را بازی می‌کنیم، ماسکی به چهره می‌زنیم و از خود واقعی‌مان فاصله می‌گیریم. این تجربه، بسیار رایج‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کنیم.

  • ترس از طرد شدن:

    یکی از بزرگترین ترس‌های ما این است که اگر خود واقعی‌مان را نشان دهیم، طرف مقابل ما را دوست نخواهد داشت و رابطه به پایان می‌رسد.
  • نیاز به تایید:

    به شدت نیازمند تایید و پذیرش از سوی پارتنر هستیم و فکر می‌کنیم باید مطابق میل او رفتار کنیم تا این تایید را به دست آوریم.
  • فشار اجتماعی:

    فشار از سوی خانواده، دوستان یا جامعه برای داشتن یک رابطه “کاملا مطلوب” باعث می‌شود رفتارهایی از خود نشان دهیم که مطابق با معیارهای بیرونی باشد.
  • تجربه‌های آسیب‌زای گذشته:

    اگر در روابط قبلی، به خاطر ابراز خود واقعی‌مان مورد قضاوت یا انتقاد قرار گرفته‌ایم، ممکن است در روابط جدید محتاط‌تر عمل کنیم.
  • عدم اعتماد به نفس:

    وقتی خودمان را به اندازه کافی دوست نداریم و به ارزش‌های خودمان باور نداریم، سعی می‌کنیم نقشی را بازی کنیم که فکر می‌کنیم جذاب‌تر و خواستنی‌تر است.
  • کاملا مطلوب‌سازی پارتنر:

    پارتنر خود را بیش از حد کاملا مطلوب می‌کنیم و تصور می‌کنیم باید به سطح او برسیم، در نتیجه خود واقعی‌مان را پنهان می‌کنیم.
  • عدم شناخت خود:

    اگر به طور کامل خودمان را نشناسیم، ارزش‌ها، علایق و نیازهایمان را درک نکنیم، تشخیص اینکه چه رفتاری “واقعی” است دشوار می‌شود.
  • تلاش برای کنترل:

    گاهی اوقات، نقش بازی کردن تلاشی ناخودآگاه برای کنترل رابطه و جلوگیری از آسیب دیدن است.
  • ترس از آسیب‌پذیر بودن:

    نشان دادن آسیب‌پذیری و ضعف‌هایمان می‌تواند ترسناک باشد، مخصوصا اگر در گذشته آسیب دیده‌ایم.
  • الگوهای نادرست خانوادگی:

    اگر در خانواده‌ای بزرگ شده‌ایم که ابراز احساسات و نیازها سرکوب می‌شده، ممکن است این الگو را در روابط عاشقانه خود نیز تکرار کنیم.
  • عدم مهارت‌های ارتباطی:

    نداشتن مهارت‌های ارتباطی کافی برای بیان نیازها و خواسته‌هایمان باعث می‌شود به جای ابراز خود واقعی، رفتارهای غیرصادقانه از خود نشان دهیم.
  • ترس از تغییر:

    تغییر در یک رابطه و رشد به عنوان یک فرد، می‌تواند ترسناک باشد، مخصوصا اگر به وضعیت موجود عادت کرده باشیم.
  • تعریف اشتباه از عشق:

    اگر عشق را به عنوان از خودگذشتگی مطلق و فداکاری بی‌چون‌وچرا تعریف کنیم، ممکن است نیازهای خودمان را نادیده بگیریم.
  • فقدان مرزهای شخصی:

    نداشتن مرزهای شخصی سالم باعث می‌شود اجازه دهیم دیگران از ما سوء استفاده کنند و به خواسته‌هایشان تن دهیم، حتی اگر با ارزش‌های ما مغایرت داشته باشد.
  • عدم حمایت عاطفی:

    نداشتن یک شبکه حمایتی قوی باعث می‌شود بیشتر به پارتنر خود وابسته شویم و برای حفظ رابطه، از خود واقعی‌مان فاصله بگیریم.

با شناخت این دلایل و تلاش برای رفع آنها، می‌توانید رابطه‌ای داشته باشید که در آن احساس امنیت، پذیرش و عشق واقعی را تجربه کنید.

مقدمه

احساس خود نبودن در یک رابطه عاشقانه، تجربه‌ای دردناک و متداول است. این حس می‌تواند به تدریج اعتماد به نفس و صمیمیت را از بین ببرد و منجر به نارضایتی و جدایی شود. اما چه عواملی باعث می‌شوند که افراد نتوانند خود واقعی‌شان را در یک رابطه نشان دهند؟ در این مقاله، به بررسی ۱۵ دلیل اصلی می‌پردازیم که چرا بعضی افراد در روابط عاشقانه خود احساس می‌کنند نمی‌توانند خودِ واقعی‌شان باشند. با شناخت این دلایل، می‌توانید گام‌های موثری برای تغییر این الگو و داشتن روابطی سالم‌تر و اصیل‌تر بردارید. هدف ما این است که با ارائه این نکات، به شما در شناخت بهتر خود و نیازهایتان در رابطه کمک کنیم. این خودآگاهی، کلید داشتن یک رابطه سالم و پایدار است. پس با ما همراه باشید تا به این سوال مهم پاسخ دهیم.

1. ترس از قضاوت

یکی از شایع‌ترین دلایل این احساس، ترس از قضاوت شدن توسط طرف مقابل است. افراد ممکن است نگران باشند که اگر عقاید، علایق یا ضعف‌های خود را نشان دهند، مورد انتقاد یا تمسخر قرار بگیرند. این ترس اغلب ریشه در تجربیات گذشته دارد، مانند انتقادهای مکرر در دوران کودکی یا روابط قبلی. همین ترس باعث می شود فرد برای جلب توجه و تایید طرف مقابل به رفتارهای غیرواقعی و تصنعی روی بیاورد. این رفتارها معمولا بلند مدت نبوده و باعث بروز مشکلات جدی در رابطه می شود. فرد دائما در حال پنهان کردن خود واقعی اش است و این پنهان کاری باعث احساس خستگی و نارضایتی می شود. به مرور زمان، این ترس می‌تواند به اضطراب اجتماعی و افسردگی منجر شود.

2. تلاش برای جلب رضایت همیشگی

برخی افراد به شدت تلاش می‌کنند تا همیشه رضایت طرف مقابل را جلب کنند و از هرگونه اختلاف نظر یا ناراحتی جلوگیری کنند. این رفتار که به عنوان “افراد خشنود کننده” شناخته می‌شود، می‌تواند منجر به نادیده گرفتن نیازها و خواسته‌های خود شود. این افراد اغلب برای جلوگیری از ناراحتی شریک عاطفی، با هر چیزی موافقت می کنند. این رفتار نه تنها باعث می شود فرد از خود دور شود، بلکه احترام طرف مقابل را نیز از دست می دهد. چرا که صداقت و اصالت یکی از ارکان اصلی یک رابطه سالم است. این رفتار می‌تواند ناشی از کمبود عزت نفس یا ترس از ترک شدن باشد. چنین افرادی نیاز دارند تا یاد بگیرند که چگونه به شیوه ای سالم و سازنده، نه بگویند و نیازهای خود را بیان کنند.

3. عدم اعتماد به نفس

نداشتن اعتماد به نفس کافی می‌تواند باعث شود که افراد احساس کنند ارزشمند نیستند و باید خود را تغییر دهند تا مورد پذیرش قرار گیرند. این احساس می‌تواند منجر به تقلید از رفتارها و علایق طرف مقابل شود. افراد با اعتماد به نفس پایین، دائما در حال مقایسه خود با دیگران هستند. آنها باور دارند که به اندازه کافی خوب نیستند و باید خود را تغییر دهند تا مورد تایید قرار گیرند. این افراد اغلب به دنبال تایید و تحسین از سوی دیگران هستند تا احساس ارزشمندی کنند. کار کردن روی افزایش اعتماد به نفس، می‌تواند به فرد کمک کند تا خود را همانطور که هست بپذیرد و بدون ترس از قضاوت، در رابطه حضور داشته باشد.

4. ترس از طرد شدن

ترس از اینکه طرف مقابل آنها را ترک کند، می‌تواند باعث شود که افراد دست به هر کاری بزنند تا رابطه را حفظ کنند. این ترس می‌تواند منجر به پنهان کردن جنبه‌هایی از شخصیت یا تغییر رفتارها شود. این ترس اغلب ناشی از تجربیات ناخوشایند در روابط قبلی است. فرد ممکن است به دلیل تجربه رها شدن در گذشته، به شدت به رابطه فعلی خود بچسبد. این ترس می‌تواند باعث حسادت و کنترل گری در رابطه شود. به جای تلاش برای کنترل رابطه، بهتر است فرد به دنبال تقویت اعتماد به نفس و ارزش قائل شدن برای خود باشد.

5. الگوبرداری از روابط ناسالم

اگر افراد در گذشته شاهد روابط ناسالم بوده‌اند، ممکن است ناخودآگاه الگوهای مشابهی را در روابط خود تکرار کنند. این الگوها می‌توانند شامل پنهان کردن احساسات، عدم صداقت و تلاش برای کنترل طرف مقابل باشند. کودکانی که در خانواده های ناکارآمد بزرگ شده اند، ممکن است الگوهای ارتباطی ناسالم را یاد بگیرند. این افراد نیاز دارند تا با کمک یک متخصص، این الگوهای ناسالم را شناسایی و تغییر دهند. شرکت در گروه های حمایتی و خواندن کتاب های خودیاری نیز می‌تواند در این زمینه مفید باشد.

6. عدم شناخت کافی از خود

افرادی که شناخت دقیقی از خود ندارند، ممکن است نتوانند خود واقعی‌شان را در یک رابطه نشان دهند. آنها ممکن است ندانند چه می‌خواهند، چه نیازهایی دارند و چه ارزش‌هایی برایشان مهم است. خودشناسی یک فرآیند مادام العمر است. با صرف زمان برای فکر کردن به ارزش ها، اهداف و نیازهای خود، می‌توانید شناخت بهتری از خود پیدا کنید. مدیتیشن، نوشتن خاطرات و صحبت با یک درمانگر می‌تواند در این زمینه کمک کننده باشد.

7. فشار اجتماعی و انتظارات فرهنگی

فشار اجتماعی و انتظارات فرهنگی می‌توانند باعث شوند که افراد احساس کنند باید نقش خاصی را در یک رابطه ایفا کنند. این نقش‌ها ممکن است با شخصیت واقعی آنها سازگار نباشند و منجر به احساس خود نبودن شوند. در برخی فرهنگ ها، زنان ملزم به اطاعت از مردان هستند. در برخی دیگر، مردان باید احساسات خود را پنهان کنند. این انتظارات می‌تواند باعث شود که افراد نتوانند خود واقعی شان را در رابطه نشان دهند. باید افراد انتظارات اجتماعی و فرهنگی را به چالش بکشند و روابطی را ایجاد کنند که بر اساس احترام و صداقت متقابل بنا شده باشند.

8. پنهان کردن گذشته

ترس از اینکه گذشته‌ی فرد باعث شود شریک زندگی او را نپذیرد، می‌تواند دلیلی برای پنهان کاری و عدم صداقت باشد. این پنهان کاری می‌تواند شامل تجربیات بد، اشتباهات گذشته یا حتی بخشی از هویت فرد باشد. البته، لزومی ندارد که تمام جزئیات گذشته را با شریک زندگی خود در میان بگذارید. اما پنهان کردن اطلاعات مهمی که می‌تواند بر رابطه تاثیر بگذارد، می‌تواند مشکل ساز باشد. صداقت و شفافیت، کلید ایجاد اعتماد در رابطه است.

9. کاملا مطلوب گرایی در رابطه

داشتن انتظارات غیر واقعی از رابطه و شریک زندگی، می‌تواند باعث شود فرد احساس کند که باید کامل و بی نقص باشد. این کاملا مطلوب گرایی می‌تواند فشار زیادی را بر فرد وارد کند و باعث شود نتواند خود واقعی اش را نشان دهد. هیچ کس کامل نیست. پذیرفتن نقص های خود و شریک زندگی، یک گام مهم در داشتن یک رابطه سالم است. به جای تلاش برای تغییر شریک زندگی، سعی کنید او را همانطور که هست بپذیرید و دوست داشته باشید.

10. نداشتن مرزهای شخصی سالم

وقتی افراد مرزهای شخصی سالمی ندارند، ممکن است به راحتی تحت تاثیر نیازها و خواسته های دیگران قرار بگیرند. این امر می‌تواند منجر به نادیده گرفتن نیازهای خود و احساس خود نبودن در رابطه شود. مرزهای شخصی سالم، به فرد کمک می کند تا از سوء استفاده و تجاوز دیگران محافظت کند. مرزها به فرد اجازه می دهند تا نیازهای خود را اولویت بندی کند و از سلامت روان خود محافظت کند. یادگیری نحوه تعیین و حفظ مرزهای شخصی، یک مهارت ضروری برای داشتن روابط سالم و رضایت بخش است.

11. ناتوانی در ابراز احساسات

برخی افراد به دلایل مختلف، از جمله تربیت خانوادگی یا تجربیات گذشته، در ابراز احساسات خود مشکل دارند. این ناتوانی می‌تواند باعث شود که احساسات واقعی خود را پنهان کنند و نتوانند به طور کامل با شریک زندگی خود ارتباط برقرار کنند. ابراز احساسات، یک مهارت مهم برای ایجاد صمیمیت در رابطه است. وقتی افراد احساسات خود را پنهان می کنند، شریک زندگی آنها نمی تواند به طور کامل آنها را درک کند. شرکت در گروه های درمانی یا صحبت با یک متخصص می‌تواند به فرد کمک کند تا مهارت های ابراز احساسات خود را بهبود بخشد.

12. مقایسه رابطه خود با دیگران

مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، به ویژه در شبکه های اجتماعی، می‌تواند باعث شود فرد احساس کند که رابطه اش به اندازه کافی خوب نیست. این احساس می‌تواند منجر به تلاش برای تقلید از دیگران و فراموش کردن آنچه برای خودش و شریک زندگی اش مهم است، شود. شبکه های اجتماعی اغلب تصویری غیر واقعی از روابط را به نمایش می گذارند. مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، می‌تواند باعث ناامیدی و نارضایتی شود. به جای مقایسه، بهتر است بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و برای بهبود آن تلاش کنید.

نوشته های مشابه

13. وابستگی ناسالم

وابستگی ناسالم به شریک زندگی می‌تواند باعث شود فرد هویت خود را از دست بدهد و تمام تمرکز خود را بر روی خوشحال کردن او بگذارد. این وابستگی می‌تواند منجر به نادیده گرفتن نیازهای خود و احساس خود نبودن در رابطه شود. در یک رابطه سالم، افراد باید بتوانند استقلال خود را حفظ کنند. وابستگی ناسالم، نشانه ای از مشکلات عمیق تر در عزت نفس و اعتماد به نفس است. درمان می‌تواند به فرد کمک کند تا وابستگی خود را کاهش دهد و روابط سالم تری را ایجاد کند.

14. وجود رازهای بزرگ

داشتن رازهای بزرگ از شریک زندگی، مخصوصا اگر این رازها بر رابطه تاثیر بگذارند، می‌تواند باعث احساس گناه و عدم صمیمیت شود. این احساس می‌تواند منجر به پنهان کاری و عدم صداقت شود، که به رابطه آسیب می رساند. تصمیم گیری در مورد اینکه چه رازهایی را با شریک زندگی خود در میان بگذارید، یک تصمیم شخصی است. اما پنهان کردن اطلاعات مهمی که می‌تواند بر رابطه تاثیر بگذارد، می‌تواند باعث ایجاد بی اعتمادی و آسیب شود. اگر در مورد فاش کردن یک راز مردد هستید، بهتر است با یک مشاور یا درمانگر مشورت کنید.

15. عدم ارتباط موثر

عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر با شریک زندگی، می‌تواند باعث سوء تفاهم و نارضایتی شود. وقتی افراد نمی توانند احساسات و نیازهای خود را به طور واضح بیان کنند، ممکن است احساس کنند که شنیده نمی شوند و درک نمی شوند، که این امر می‌تواند منجر به احساس خود نبودن در رابطه شود. ارتباط موثر، شامل گوش دادن فعال، همدلی و بیان واضح نیازها و احساسات است. مهارت‌های رابطه زناشویی مهارت های ارتباطی را می توان با تمرین و آموزش بهبود بخشید. شرکت در کلاس های آموزش ارتباط، می‌تواند به زوج ها کمک کند تا مشکلات ارتباطی خود را حل کنند.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. یکی از اون روزایی بود که تو آغوش عشق بودم ولی انگار غریبه ای بودم توی پوست خودم… عجیبه چطور گاهی خودمون رو گم می کنیم تو مسیر دوست داشته شدن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا